نسبت نفس و بدن در فلسفه اسپینوزا
🖋 محمدمهدی رفیعی
منبع: ذهن شناخت
🔰بندیکت اسپینوزا؛ فیلسوف شهیر هلندی قرن هفدهم و از پیروان دکارت است.
🔻اسپینوزا به تبع دکارت قائل به حقیقت جوهر بوده و بخشی از تاملات فلسفی خود را به آن اختصاص داده است.
🔻وی با توجه به تعریف دکارت از جوهر دست به حرکتی جسورانه زده و نظام فلسفی خود را دگرگون ساخته است. دکارت در تعریف جوهر می گوید: «ما از جوهر نمی توانیم بفهمیم مگر چیزی که چنان وجود دارد که برای وجودش، بر هیچ چیز دیگر مبتنی نیست». «مفهوم جوهر جز این نیست که می تواند به خودی خود، یعنی بییاری هیچ جوهر دیگری، موجود باشد». (کاتینگم، ۱۴۰۰: ۹۳)
🔻بر این اساس اسپینوزا چنانچه دکارت نیز معتقد است تنها موجودی که به هیچ موجود دیگری وابسته نیست را خدا دانسته و هر موجودی غیر از آن را به نوعی وابسته و متعلق به خدا میداند. وی اما بر خلاف دکارت که نفس و ماده را نیز نوعی جوهر (جواهر ثانویه) میدانست (همان: ۹۳)، معتقد است فقط یک جوهر وجود دارد و آن هم خداست و دیگر موجودات (از جمله نفس و بدن) جلوههایی از خداوند هستند. (همان: ۹۰)
🔻این اصل در فلسفه اسپینوزا منجر گشته است که او ثنویت و دوئالیسم دکارت را مردود شمرده و دست به نظریهای جدید در خصوص نسبت نفس و بدن بزند.
دکارت چون نفس و بدن را دو جوهر از بنیان متفاوت میدانست، در دوگانگی آنها نیز دچار تردید نمیشد و معتقد بود جوهر اندیشنده (نفس) غیر از جوهر ممتد (بدن) است. (دکارت، ۱۳۹۱: ۲۴)
🔻اما اسپینوزا که در خصوص همه عالم یگانه باور بود، ثنویت و دوگانه انگاری میان نفس و بدن را نیز بر نتابیده و طی توضیحاتی بر مبنای خود، نظریه جدیدی احداث نموده است.
وی معتقد است چون در واقع دو جوهر مستقل (نفس و بدن) وجود ندارد و از طرفی میدانیم، اندیشیدن (نفس) غیر از امتداد (بدن و جسم) است، پس باید گفت در عین وحدت نفس و بدن، دو صفت که تشکیل دهندهٔ دو روی یک سکهاند نیز وجود دارند و این یعنی ثنویت در عین وحدت.
«نفس و بدن، فرد واحدی است که گاه تحت صفت اندیشه و گاه تحت صفت امتداد به تصور در میآید.» (کاتینگم، ۱۴۰۰: ۱۴۹)
🔻از دیدگاه اسپینوزا نفس و بدن در خارج یک موجودند اما در مقام تحلیل دو مفهوم مجزا هستند، بر خلاف دکارت که نفس و بدن را در خارج دو موجود مستقل و دو جوهر متفاوت میدانست. (غفاری، ۱۳۸۹: ۱۰۷)
📗رنه دکارت، ۱۳۹۱، تأملات در فلسفه اولی، سمت.
📙جان کاتینگم، ۱۴۰۰، عقلگرایان (مجموعه تاریخ فلسفه غرب آکسفورد)، سمت.
📕ابوالحسن غفاری، ۱۳۸۹، بررسی تطبیقی رابطه نفس و بدن در فلسفه دکارتیان و ملاصدرا، دوفصلنامه انسانپژوهی دینی.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.