فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو

فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو

فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو

 

 

 

فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو

نویسنده: امیر نعمتی لیمائی

روزنامه جام جم، شماره ۳۰۹۴ به تاریخ ۱۴/۱/۹۰، صفحه ۱۱

 
 

ارسطو که در سال ۳۸۴ پیش از میلاد چشم به جهان برگشود، از جمله برجسته‌ترین و نامدارترین اندیشمندان و فیلسوفان در گستره‌ای زمانی به وسعت تمام تاریخ است.

آرا و باورهای ارسطو که در زمینه‌های متفاوتی چون اخلاق، سیاست، متافیزیک و… بود سده‌های متمادی آبشخور اصلی تراوش‌های ذهنی و فکری بیشترین حکمای جهان را فراهم می‌نمود و البته فلاسفه نامدار ایران و اسلام و از جمله آنان الکندی، ابن سینا، فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن رشد و… نیز عمدتا بنیان‌های فکری خویش را بر پایه باورهای حکمایی چون او استوار می‌ساختند.
چنان که گفته آمد ارسطو در زمینه های گوناگون حکمت مباحثی پربار بیان داشته است. آنچه هویدا می‌نماید در این مختصر مجال آن نیست تا به واکاوی کلیات اندیشه حکمی ارسطو پرداخته شود. از این رو بنا بر آن قرار گرفت تا تنها بخشی از نظرات وی که درباره اخلاق و فلسفه آن است، آن هم به اختصار، مورد بازبینی و بررسی واقع گردد.

آنچه از کنکاش در آثار ارسطو و مریدانش و مطالعه کتاب های شارحان ارسطو برمی آید، نشاندهنده آن است که برآیند باورهای ارسطو در باب اخلاق را حول ۲ محور عمده می‌توان برشمرد:


خیر و سعادت

در فلسفه اخلاق ارسطو که متاثر از فلسفه نظری اوست، خیر و سعادت هر موجود در غایتی است که برایش تعیین شده است. از دیگر سوی، به باور او کمال انسان در عقلانیت خلاصه می‌شود، بدین جهت خوشبختی و سعادت انسان‌ها متکی بر عقلانیت و خردورزی است. ارسطو اقرار می‌دارد که هر هنر و تجسس علمی و نظری و همچنین هر فعل و انتخابی به سوی خیر متوجه است، بدین سبب خیر آن چیزی است که همه چیز رو به سوی آن دارد. البته از منظر او، چون خیرها پرشمارند انسان باید گرایش خویش را رو بدان سوی نهد که خیر اعلی است و خیر اعلی یا برتر، همان سعادت است.

در حقیقت، ارسطو در باب اخلاق، نظریه سعادت را طرح کرده است. او مدعی است انسان طالب سعادت است نه خیر. به عبارت دیگر، آنچه انسان آرزو می‌کند و در جستجوی آن است‌ سعادت است. محال است که آدمی چیزی را که معتقد باشد ضدسعادت است، یعنی شقاوت و بدبختی، آرزو کند و در جستجوی آن باشد. لذت شرط سعادت است، اما نباید آن را عین سعادت پنداشت، زیرا بسیاری از لذات به دنبال خود آلام بزرگ‌تر می‌آورند یا مانع لذات بیشتر و عمیق تر می‌شوند.

اما به راستی راه نیل به سعادت کدام است؟ از رهگذر کدامین مسیر می‌توان به سرمنزل مقصود؛ یعنی سعادت رسید؟ آنچه روشن است، ارسطو راه تحصیل سعادت را کسب فضیلت می‌دانست: «هیچ وجودی به غایت خود نمی رسد مگر این که همواره وظیفه ای را که برای او مقرر است، به نحو احسن اجرا کند و انجام وظیفه به وجه احسن برای هر وجودی فضیلت او است، پس غایت مطلوب انسان یعنی خیر اعلی و سعادت به فضیلت حاصل می‌شود.»


فضیلت

به اعتقاد ارسطو، عقلانیت چنین حکم می‌کند که فضیلت اخلاقی امری است که حد وسط و تعادل در آن رعایت شده باشد. فضیلت‌ یا اخلاق حد وسط میان افراط و تفریط است. هر حالت روحی یک حد مشخص دارد که معین فضیلت است و کمتر یا فزون تر از آن رذیلت است. علم و معرفت برای تحصیل فضیلت‌ شرط کافی نیست، علاوه بر آن باید نفس را به فضیلت تربیت کرد. باید در نفس ملکات فضایل را ایجاد نمود، باید کاری کرد که نفس به فضایل که رعایت اعتدال ها و حد وسط‌ها است خو بگیرد و این کار با تکرار عمل میسر می‌شود. از این رو، ارسطو به انتخاب شجاعت میان تهور و ترس، سخاوت بین بخل و اسراف، عفت میان خمود و شره، فروتنی بین تکبر و حقارت و… سفارش می‌کند.


برای آشنایی بیشتر با فلسفه‌ی ارسطو، می‌توانید از درسگفتار صوتی «اولین قدم در ملاقات با ارسطو» بهره ببرید. (+)


سخن آخر

از آنچه بیان گشت احاطه نسبی بر نظریات ارسطو درباره اخلاق اصل گردید، با این وجود بر آرای او ایراداتی نیز وارد است. آنچه آشکار می‌نماید باورهای ارسطو عاری از حقیقت نیست، اما تنها جزئی از حقیقت است نه کلیت آن.

گفتنی است، شمار فراوانی از فیلسوفان بویژه در قرون اخیر نقدهایی را بر فلسفه اخلاق ارسطو نگاشته اند. اهم آنها را می‌توان در ۳ بخش مجزا دسته بندی نمود:

الف: شماری اذعان می‌نمایند، ارسطو اخلاق را وسیله ای برای رسیدن به سعادت معرفی کرده و این بدان معنا است که ارسطو مقصد را تعیین شده و مشخص پنداشته است. به باور اینان، وظیفه یک مکتب اخلاقی آن است که هدف و آرمان نهایی را معین سازد و انسان را بی نیاز از راهنمایی درباره شناخت هدف نداند. فلسفه اخلاق ارسطو، هدف را به انسان نشان نمی‌دهد، بلکه تنها راه دستیابی به آن را نمایان می‌سازد و بدین برهان بر اعتبارش خدشه وارد است.

ب: گروهی اظهار می‌نمایند جمیع فضیلت های اخلاقی را با معیار اعتدال و میانه گزینی نمی توان توجیه نمود. برخی سجایای اخلاقی واجد نسبیت نیستند تا از افراط و تفریط در رعایت یا عدم رعایت آن اجتناب نمود. به عنوان نمونه غیبت بد و دوری گزیدن از آن نقطه متضاد و مقابل آن است، نه سمت افراط یا تفریط آن. آیا غیبت یا عدم آن را می‌توان با اصل اعتدال تبیین نمود؟ مثال بارز دیگر در این باره راستگویی و یا دروغگویی است. راستگویی را حد وسط کدامین افراط و تفریط باید پنداشت در حالی که دروغگویی دقیقا مخالف و عکس آن است؟

ج: شماری هم باور دارند اخلاق ارسطویی بنیادی ترین عنصر اخلاق یعنی قداست را فاقد است. به تعبیر دیگر، افرادی که چنین اندیشه‌ای به ذهن دارند قداست اخلاق را با نفی خودخواهی وابسته و پیوسته می‌دانند و خودمحوری را مذموم و ناپسند می‌پندارند. از این حیث، اینان اخلاق ارسطویی را به آن سبب که انسان ها را در جهت نیل به سعادت، با رعایت اصل اعتدال، به خودمحوری هدایت می‌کند شایسته اعتباری چندان نمی‌دانند.

ماهیت تکنولوژى از دیدگاه هایدگر درسگفتار صوتی «اولین قدم در ملاقات با ارسطو» بریده هایی از رساله سیاسی اسپینوزا
جامع الاسرار و منبع الانوار (کتاب) اگزیستانسیالیسم اصل دلیل کافی چیست؟
معرفی کتاب جهان و تاملات فیلسوف اثر آرتور شوپنهاور دکارت هراکلیتوس
اندیشه معاصر ایران هگل که بود و چه گفت؟ درسگفتار ویدیویی «آشنایی مقدماتی با فلسفه اگزیستانسیالسم سورن کرکگور»
منطق درسگفتار صوتی «مروری مقدماتی بر فلسفه رنه دکارت» سورن کی یرکگور
وجوب بالذات، وجوب بالغیر و وجوب بالقیاس | مفاهیم فلسفی برشهایی از کتاب تاریخ فلسفه اسلامی، هانری کوربن مغایرت وجود و ماهیت | فلسفه اسلامی
درسگفتار ویدیویی «مروری بر مهمترین آرای آرتور شوپنهاور» نظم طبیعت از منظر لایب نیتس صفحه اصلی کلاسوفی
برش‌هایی از رساله‌ی فایدون افلاطون منابع برای مطالعۀ پیشاسقراطیان درباره کلاسوفی
آدرنو، مهم‌ترین متفکر مکتب فرانکفورت انسان‌شناسی فلسفه جاودان کارل یاسپرس
کتاب حکایت دولت و فرزانگی فلسفه علم چیست؟ | مسعود امید کتاب ۱۰۱ مسئله فلسفی اثر مارتین کوهن نشر مرکز
خلاصه‌ی درس دهم فلسفه دوازدهم|«فلسفه در جهان اسلام (۲)» کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری انتشارات نگاه آشنا
تلقى یونانیان از حکمت کتاب پنج قدم فاصله اثر ریچل لیپینکات نشر میلکان ماهیت ایمان از دیدگاه علامه طباطبائی | مسعود امید
کلاسوفی
کتاب‌ها

تمامی حقوق مادی و معنوی برای گروه کلاسوفی محفوظ است

۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی